ایران اکونومی، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی به تازگی و بر اساس دادههای آماری بانک مرکزی گزارشی منتشر نموده است که در بخشهایی از آن اطلاعات آماری قابل توجهی ذکر شده است. براساس این گزارش، طرح ادغام موسسات مالی و اعتباری در کل موفقیت آمیز بوده است. براساس این گزارش با حذف موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز، برخی از موسسات ادغام شده که از ابتدا دارای بسترهای صحیح بانکی و مالی بودهاند
شبکه های مجازی معاند، نظام بانکی کشور را هدف هجمه های خود قرار داده اند. این شبکه ها هر روز شایعه ای کذب و بی اساس را درباره یکی از بانک های کشور، علی الخصوص بانک های خصوصی منتشر می کنند. هدف آن ها از این شایعه پراکنی ها سلب اعتماد عمومی از بانک هاست که از سنگرهای مهم پاسداری از اقنتصاد کشور و کمک به تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی، افزایش تولید داخلی و ایجاد اشتغال محسوب می شود. گردانندگان شبکه های مجازی معاند که در تلاش های خود برای ایجاد آشوب و بی نظمی در کشور ناکام مانده اند با پی بردن به نقش بسیار حساس بازار پولی و بانکی در توسعه اقتصادی کشور و تامین منابع برای کارآفرینان و بنگاه ها ی اقتصادی، انواع دروغ پردازی ها و شایعه پراکنی ها درباره بنیه مالی بانک های ما را در دستور کار خود قرار داده اند. این در حالی است که به رغم ادامه برخی تحریم های اقتصادی و بانکی علیه کشور ما، امروز بانک های ما با خلق خدمات و محصولات نوین و ابتکاری و بهره گیری از تکنولوژی پیشرفته بانکداری الکترونیکی، جای پای محکم تری در جامعه و در افکار عمومی پیدا می کنند تا جائی که به رغم همه این سمپاشی ها و شایعه پراکنی ها، برخی از بانک های خصوصی ما در رتبه بندی موسسات پولی و مالی معتبر جهان مثل موسسه بنکر به رتبه های بالای دست یافته و جایگاه خود را در نظام بانکی جهان ارتقا داده اند. تمامی این موفقیت ها حاصل اعتماد تزلزل ناپذیری است که مردم به نظام بانکی و بانک های مجاز کشور دارند. بانک هایی که تحت نظارت بانک مرکزی و در چارچوب قوانین و مقررات رسمی کشور به فعالیت مشغول اند و نقش اساسی در ایجاد ارزش افزوده برای اقتصاد کشور ایفا می کنند. به کلام دیگر امروز بانک های دولتی و خصوصی ما قابل اعتمادترین مامن برای حفظ و حراست از سرمایه های مردم به حساب می آیند و شایعه پراکنی های شبکه های مجازی معاند قادر به ایجاد کمترین تزلزل در اعتماد مردم نسبت به نظام بانکی نیستند.
بانک و رسانه : شاید بتوان مهمترین مشکل انسان امروزی در کشوری با مختصات و مشخصات ایران را انبوهی اطلاعات و ضروریترین مهارت مورد نیازش را، مهارت تشخیص اطلاعات درست از غلط و به عبارتی انتخاب اطلاعات دانست.
در این وضعیت بغرنج، رسانهها – اعم از دیداری، شنیداری، مکتوب و مجازی- با تهدیدهای بالقوه مواجهند و هم با فرصتهای طلایی. تهدید بالقوهشان ناظر به از دست دادن سرمایه اجتماعیشان – یعنی خیل مخاطبان- و فرصت طلاییشان به معنی افزایش اعتماد و اقبال اجتماعی – به معنی افزایش مخاطب- است.
در دورۀ «هر انسان، یک رسانه» و در زمانه «رسانه بازی» و «رسانه سازی» برخی ابزارهای رسانهای – به طور مشخص شبکههای اجتماعی- خواسته یا ناخواسته ارکان حیاتی و هویتی کشور را به بازی گرفتهاند و بدون توجه به آثار و تبعات این «خبر بازی» و «خبرسازی» به انتشار مطالبی میپردازند که در هیچ دستگاه عقلی و انسانی، قابل پذیرش نیست.
در تهران، برف سنگینی میبارد، تمام امور تحت تأثیر قرار میگیرند، از جمله پرواز هواپیماها دچار اختلال و تأخیر میشود. مسافران در فرودگاه در بلاتکلیفی آزاردهندهای قرار میگیرند، به طور طبیعی اعتراض میکنند. این اعتراض در داخل سالنهای انتظار بروز مییابد. در آن سالن چند بانک کشور شعبه و دستگاه خودپرداز هم دارند. خبری که تولید و منتشر میشود، ورشکستگی بانکی را اعلام میکند که شعبه و دستگاه خودپردازش در محل اعتراض مسافران بلاتکلیف به تأخیر در پرواز هواپیماست!!
آیا این «خبر بازی» و «خبر سازی» نیست؟ آن بانک که قریب ۹۰ سال است در افزایش اعتماد اجتماعی و سرمایه اجتماعی کوشیده است، قربانی چه چیزی می شود؟! جز بیاخلاقی؟ جز فهم نادرست از یک رویداد؟!
در این وانفسا که آلودگی هوا به ناکارآمدی دولت ربط داده میشود!! و در زمانهای که تسویه حسابهای شخصی در ملأعام و در رسانههای مجازی انجام میشود، وضعیت سرمایه اجتماعی، اعتماد عمومی به دستگاهها و سازمانهای خدماتی و حساس چه میشود؟
آنها که مدام رویاهای غیرانسانی و غیراخلاقی و مغرضانه خود را، در قالب خبر، گزارش و عکس منتشر میکنند و البته با ناشیانهترین روشها، سعی در ناامیدسازی و مأیوس نمودن مردم نسبت به شرایط اقتصادی ، وضعیت بانک ها و بازار پول و سرمایه – به رغم سامان دهی بازار غیر متشکل پولی توسط دولت و بانک مرکزی – دارند، آیا فقط لحظهای به آثار و تبعات اقداماتشان میاندیشند؟
کانالهای تلگرامی در اختیار دشمنان این مرز و بوم و رسانههای مزدبگیر و تابلودار بیگانه که هرلحظه، خبر ورشکستگی و خروج منابع از فلان بانک را در بوق میکنند، تا چه اندازه وجاهت رسانهای و اجتماعی دارند؟
حتماً در دستگاههای عالی نظارتی، امنیتی، نظامی و انتظامی کشور، این امور پایش و رصد میشوند و حتماً اقدامات لازم برای جلوگیری از این مسمومسازی گسترده فضای ذهنی جامعه انجام میشود، امّا روی سخن در این مقال، با کسانی است که بدون داشتن مهارت انتخاب اطلاعات و بدون کمترین معرفت رسانهای، اخبار دروغ و ناامیدکننده عوامل صهیونیسم و امپریالیسم جهان را بازنشر میکنند. آیا این خدمت بیمزد و مواجب، جز گام برداشتن در مسیر تحقق آرزوهای محال شبکه صهیونیستی- آمریکایی است؟
در هرجامعهای با هرشرایطی، حتماً اشکالاتی وجود دارد. هرحکومت و هردولتی، حتماً نارسایی و کاستی و نقص دارد. آیا راه رفع مشکلات، انعکاس نارساییها، بیان کاستیها، انتقاد و آگاهسازی افکار عمومی، دروغسازی و سلب اعتماد اجتماعی به نهادهای اقتصادی و مورد اعتماد مردم است؟
تکلیف با کانالهای تلگرامی مزدور، سایتهای مزدور داخلی و خارجی و شبکههای گسترده آمریکایی- صهیونیستی مشخص است. روی سخن با خیل افراد و رسانههایی است که ناخواسته و از روی جهل به خدمت دشمنان دین و میهن و مردم در آمدهاند. باید از اینان پرسید اَین تَذهبون؟ به کجا میروید؟ …
در آستانه ورود به چهل سالگی جمهوری اسلامی ایران، حداقل انتظار از رسانهها و مخاطبان میلیونی، بلوغی به اندازه چهل سال دشمنی دشمنان و مقاومت مردمان این دیار است. در دورهای که «رسانهسازی» و «رسانهبازی» بزرگترین بحران جامعه است.
، و عده ای سخت می کوشند آدرس غلط بدهند و بحران را متوجه دارایی مادی و اجتماعی مردم نمایند.
با استناد به چهل سال تجربه ، با هم از این بحران نیز عبور خواهیم کرد ، به شرطی که مهارت تشخیص و گزینش اطلاعات را بیش از پیش بیاموزیم و به کار بندیم .
دکتر ابراهیم حسینی